تا پیش از تالس فیلسوف شناخته شده ای را نمی شناسیم. از این جهت، می توان به این سخن که او بنیانگذار فلسفه است، احترام گذاشت. برای تالس گزاره ها و آراء علمی نیز نقل شده است مانند پیش بینی کسوف و نیز نوشتن نخسیتین سالنامه نجومی. اما می توان به سه رای تالس اشاره کرد.
اول: آب اصل همه اشیاء
تالس معتقد بود ورای همه کثرتها، وحدتی است. همه موجودات صور متغیر یک عنصر اولی و نهایی هستند که از آن امده اند و به آن خواهند پیوست. تالس این مادة المواد را آب می داند.
باید دید منظور از آب و اصل چیست. احتمال دارد منظور از آب، همین آب باشد که مرکب از اکسیژن و هیدروژن است یا معنای عامی داشته باشد. اصل هم شاید به معنای شی اول باشد که دیگر چیزها از آن پدید آمده اند. معنای دیگر اینکه مایه اشیاء باشد. شبیه ماده فلسفی که صورتهای گوناگون می پذیرد. در اینکه معنای آب و اصل چیست، بین مورخین اختلاف است.
این مساله که اصل همه اشیاء آب است دو پیش فرض دارد. یکی اینکه بالای سر کثرات عالم وحدتی است. و دیگر اینکه میان بود و نمود تفاوت است. نمود جهان حاکی از تکثرات و تنوعات است. آن چه که از راه حواس به ما می رسد نمود جهان است و جهان فی حد نفسه بود است. برای اینکه وحدت کثرات را بپذیریم باید گفت جهان بودی دارد که وحدت آن است و نمودی که حاکی از کثرات است.
در ادعای تالس دو نکته است. یکی اینکه اشیاء اصلی دارند و دوم اینکه آن اصل آب است. البته میان این دو گزاره ملازمه نیست.
دوم: قرار گرفتن زمین بر آب
تالس گمان می کرد که زمین مانند قرصی شناور بر آب است. مانند تنه بریده درخت. این رای ماهیت فلسفی ندارد به خلاف رای نخست. نیز این رای از ملازمات رای نخست نیست.
سوم: جانداری آهنربا
شاید منشا این رای تالس این بوده است که هرچه حرکت دارد یا دیگری را به حرکت وامیدارد جاندار است و حرکت ملاک جانداری است. گاهی حرکت را خدایان نسبت می دادند و اگر به خدایان معتقد نبودند عامل حرکت را در خود شی می جستند و برای شی روح قائل می شدند. گاهی گفته می شود که تالس به همه جاندارانگاری معتقد بوده است.
آهنربا چون آهن را به حرکت وامی دارد، در این اندیشه جاندار فرض می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر